رابطه اخلاص و نام و نشان خواهي

پدیدآوررضا شریفی

نشریهروزنامه کیهان

تاریخ انتشار1388/01/27

منبع مقاله

share 1691 بازدید
رابطه اخلاص و نام و نشان خواهي

رضا شريفي

انسان مومن همواره دراين انديشه است كه رضايت خدا را در هر امري هرچند به شكل احتمال به دست آورد؛ زيرا باور مومن براين است كه كاري كه رضايت خداوند در آن به دست نمي آيد بيرون از هرگونه ارزش گذاري است. اين مسئله موجب مي شود تا دغدغه اصلي وي دستيابي به نشانه هايي باشد كه در آن رضايت و خشنودي خداوند نمودار است.
دربينش قرآني زماني عملي ارزش مي يابد كه كمالي باشد. كمال در عمل به اين است كه حسن فاعلي و فعلي را دارا باشد. حسن فاعلي به حوزه بينش و باورها و اعتقادات شخص بازمي گردد و اين كه عملي را با چه قصد و نيت انجام مي دهد و از انجام آن چه انتطاري دارد؟ اما حسن فعلي به اين است كه نفس فعل و كاري كه انجام مي شود عملي اخلاقي، هنجاري و پسنديده است. از اين رو، زماني كاري، كمالي شمرده مي شود كه از اين دو ويژگي برخوردار است.
قرآن اين دو ويژگي را در آيات بسياري مورد تحليل و تجربه قرار داده و اعلام كرده از زماني عملي مقبول و مورد رضايت خداوند قرارمي گيرد كه از اين ويژگي ها برخوردار باشد. دراين نوشتار تلاش بر آن است تا اين دو ويژگي براساس تحليل و تبيين قرآني شناسايي و بيان شود. با هم اين مطلب را از نظر مي گذرانيم.

شرك خفي

انسان زماني درمسير كمالي قرار مي گيرد و اعمال و رفتارش شخصيت و شاكله كمالي او را مي سازد كه در حوزه بينش و نگرش براساس ارزش هاي قرآني و وحياني قرارگيرد. آن چه انسان را به مطلق كمال مي رساند بينش و نگرش درست است.
اگر خداوند را كمال مطلق بدانيم هركسي مي كوشد تا به سوي اين موجود كمالي حركت كرده و خود را به وي نزديك سازد. اين همان چيزي است كه در اصطلاح ديني و عرفاني به عنوان تقرب ياد مي كنند. هدف از تقرب به خداوند به عنوان كمال مطلق رهايي ازهرگونه نقص و پستي و هبوط وسقوط است. انسان با تقرب به خدا مي تواند خود را چنان كه بايد شود مي سازد.
خودسازي مسيري كمالي به سوي خداست و اين زماني محقق مي يابد كه براساس آموزه هاي وحياني قرآن باشد، به سخن ديگر، اگر خداوند، مطلق كمال و كمال مطلق است و آموزه هاي وحياني مسير كمالي به اين كمال را نشان مي دهد شخص كمال جو مي بايست همان مسيري را طي كند كه كمال مطلق آن را نشان داده است.
درآيات قرآني براي تكامل انسان مسيري مشخص شده است كه شامل اصول بينشي و امور نگرشي است. مجموعه اي كه در آيات قرآن از آن به دين ياد مي شود شامل دو دسته امور است. امور شناختي كه باورها و بينش هاي آدمي را شكل مي بخشد و از آن به گزاره هاي شناختي ياد مي شود و امور ديگري كه اين را به شكل موثر در جان و روح آدمي جايگزين مي سازد و شاكله و شخصيت وجودي شخص را هويت جديدي مي بخشد كه از آن به آموزه هاي دستوري و شريعت ياد مي شود. در حقيقت انسان با دين كه مجموعه اي كامل از بينش و نگرش است شناخته مي شود و هويت جديدي مي يابد.
در قرآن از بينش به عنوان ايمان و از نگرش به عنوان عمل صالح ياد شده است. از اين رو درآيات قرآني همواره ايمان و عمل صالح در كنار هم قرار گرفته است و تنها انسان هايي را رها يافته از خسران و زيان معرفي مي كند كه داراي بينش درست و نگرش راستين باشد. به اين معنا كه بينش هاي آنان براساس گزاره هاي شناختي وحياني شكل يافته باشد و اعمال و رفتارهايشان براساس آموزه هاي دستوري جهت گيري شده باشد. هرگاه ميان بينش ها و نگرش ها تطابق صورت گيرد تصديق انجام مي گيرد كه از آن به صدق ياد مي شود و صديقين كساني هستند كه داراي نگرش راستين مي باشند و اعمال ايشان به درستي مطابق با گزاره هاي شناختي مي باشد.

تلازم حسن فاعلي و حسن فعلي

ارتباط بينش و نگرش و تاثير متقابل آن در آيات بسياري بيان شده و روايات متعددي دراين باره نيز از معصومين(ع) وارد شده است. گوياترين حديث دراين حوزه را مي توان در اين جمله كوتاه يافت كه مي گويد: «انماالاعمال بالنيات؛ به اين معني كه نيت و قصد كه بيانگر همان بينش درست است مي بايست درهر عملي خود را نشان دهد و آن چه در مقوله اعمال، مهم و اساسي است نيت شخص است. به اين معنا كه ميزان داوري و ارزش گذاري هر عملي نيت و قصد شخص است. اين همان چيزي است كه از آن به حسن فاعلي تعبير مي شود.
البته در آموزه هاي قرآني افزون برحسن فاعلي كه درباره اش بيشتر خواهيم پرداخت به حسن فعلي نيز توجه جدي مبذول مي شود؛ زيرا در تحليل قرآني براي دستيابي به كمال هرچيزي حسن فاعلي تنها كفايت نمي كند و مي بايست به حسن فعلي نيز توجه داشت.
براي روشن شدن اين مسئله مثالي از انديشه هايي آورده مي شود كه در جامعه امروز وجود دارد. بسيار ديده و شنيده شده است كه شخص بي حجاب و يا بدحجاب مي گردد و يا با نامحرم دست مي دهد و هنگامي كه از عمل وي انتقاد مي شود مي گويد دل بايد دل پاك باشد و از اين چيزهايي كه براي توجيهات به كار مي رود. درحقيقت اين اشخاص برحسن فاعلي تاكيد دارند و مي گويند كه دل هايشان سرشار از ايمان به خداست و با اين كار خويش هيچ گونه قصد سوء و يا عنادي با خدا ندارند. اما دل پاك و نيت صادق به تنهايي براي دستيابي به كمال كفايت نمي كند.
بنابراين بايد دراين تفسير روايتي كه مي گويد:
انماا لاعمال بالنيات نكته اي را افزود و گفت كه مراد از اعمال دراين روايت مطلق عمل و يا اعمال نيست بلكه مراد اعمال نيك و صالح است. به اين معنا كه انماالاعمال الصالحه بالنيات الصالحه؛ يعني براي هر عمل صالح مي بايست نيت و قصد خوب نيز باشد.
در حقيقت با اين قيدهايي كه در روايت اعمال شده است مي توان گفت كه روايت به طور دقيق ناظر به همان آيات قرآني است؛ زيرا قرآن مراد از نيت را نيت خيري مي داند كه برخاسته از ايمان باشد و از نظر بينشي داراي خاستگاه درست و راست الهي باشد و مراد از اعمال نيز اعمال صالح است. از اين رو در آيات قرآني همواره عبارات ايمان به خدا در كنار عمل صالح قرارمي گيرد. دراين آيات تاكيد بر ايمان به خدا و عمل صالح است و به مطلق ايمان و يا به مطلق عمل توجهي نمي شود. اين همان معناي ديگري از حسن فاعلي و حسن فعلي است.
حسن فاعلي به اين معناست كه شخص در انديشه و باورها و بينش ها خداوند را در كار آورد و حسن فعلي آن است كه اعمال و رفتارهاي هنجاري و اخلاقي را در پيش گيرد كه از نظر عقل مستقل و عقلا و سيره آنان و شريعت مورد تاكيد و امضا باشد و يا به شكل تاسي خداوند آن را به عنوان عمل نيك و صالح مطرح و از مردم خواسته باشد كه بدان عمل كنند.
بسيار ديده شده است كه شخص كاري را به نيت خير انجام مي دهد ولي چون بيرون از دايره حكم عقل و عقلا و شريعت است امري نابهنجار و يا عملي زشت بشمار مي رود اما عنوان عمل نيك براي خود مي داند و يا اين كه اعمال خوب و نيكي را انجام مي دهد ولي چون اين اعمال بر اساس نيت درست و راست نبوده است واز نظر بينشي دچار مشكل است امري كمالي دانسته نشده است و سودي نخواهد داشت. درحقيقت زماني امري كمالي خواهد بود كه داراي حسن فاعلي وفعلي باشد. خداوند درباره مساله حسن فاعلي در آيات چندي سخن گفته است از جمله آياتي كه به حسن فاعلي توجه داشته آيات 103 تا 105 سوره كهف است. خداوند در اين آيه رفتار برخي از انسان ها را تحليل مي كند و مي گويد: اي پيامبر به مشركان بگو كه آيا مي خواهند زيانكارترين مردمان را آگاه سازم آناني كه تمامي اعمالشان در زندگي دنيوي از ميان رفت در حالي كه گمان مي كردند كارهاي خوب انجام مي دهند زيرا آنان كساني بودند كه به آيات و لقاي پروردگارشان كافر شدند پس همه اعمالشان از ميان رفت و هنگامي كه در قيامت اعمال وزن مي شود براي اعمال آنان وزني نيست.»
درحقيقت اشخاصي كه كافر هستند با اين كه كارهاي خوب و خير انجام مي دهند و گمان مي كنند كه چون كار و عملشان داراي حسن فعلي است مي بايست مفيد و سازنده باشد امري كمالي دانسته شود؛ در حالي كه حسن فعلي به تنهايي كفايت نمي كند و براي كمالي شدن عملي حسن فاعلي نيز مطرح مي باشد. از اين رو مي گويد اين اعمال به سبب نيت نادرست و بينش باطل كساني كه آن از انجام مي دهند از ميان مي رود و حبط مي شود و در قيامت به دليل اين كه تنها اعمال كمالي وزن دارند هيچ وزن و ارزشي براي اين عمل نيك وجود ندارد؛ زيرا از حسن فاعلي برخوردار نمي باشد.
خداوند به حسن فاعلي بسيار اهميت مي دهد، از اين رو همواره در آيات قرآن ايمان و بينش بر عمل صالح مقدم است. حتي اگر شخصي عملي را مشركانه انجام دهد كه آن را نمي پذيرد و خلوص در عمل براي كمال يابي آن را شرط لازم از اين رو هرگونه شرك خفي و غيرخفي را عاملي براي از ميان رفتن وجه كمالي عمل بشمار مي آورد.
خداوند در مساله شرك، خيلي حساسيت نشان مي دهد و تنها اعمال مخلصانه را مي پذيرد چنان كه علت پذيرش اعمال خاندان مطهر رسول الله (ص) كه در سوره انسان مطرح شده را اخلاص ايشان مي داند.
آيت الله فاضل لنكراني در تفسير آيه 136 سوره انعام مي فرمايد: خداوند خيلي بخشنده است و در ميان شريكان بهترين شريك را مي توان خداوند دانست. خداوند مي فرمايد اگر كسي عملي را انجام دهد و در آن عمل مرا با ديگري شريك كند. بخشي كه مال شريك است كه مال خودش است و اما من آن چنان بخشنده هستم كه حتي آن بخشي كه براي من در نظر گرفته است آن را نيز به شريكم مي دهم.

نيت نام و نشان، عملي مشركانه

از اين رو گفته اند اگر كسي در عمل خود، نيت نام و نشان و يا نام نان را داشته باشد آن عمل مشركانه است و خداوند همه آن عمل را به شريك مي بخشد و در قيامت عملي بي وزن و بي ارزش خواهد بود كه در ترازوي عمل، سنگيني و وزني نمي يابد و اعمالش سبك و بي محتوا خواهد شد.
اخلاص زماني اتفاق مي افتد كه شخص در عمل خويش تنها رضايت و خشنودي خداوند را در نظر داشته باشد و كاري را براي رضايت ديگري انجام ندهد. عمل حتي اگر هنجاري و اخلاقي باشد و ازنظر دين و شريعت آن را عمل صالح و نيك و خير بشمارد زماني مي تواند كمالي و تاثيرگذار در قيامت باشد و وزني براي صاحب خويش كسب كند كه آن عمل داراي اخلاص و حسن فاعلي باشد و نيت غير در آن وجود نداشته باشد.
اين گونه است كه بسياري از بزرگان در اعمال خويش تنها رضايت خدا را در نظر داشتند و كارهاي نيك را براي غير انجام مي دادند. اين غير مي تواند شخص يا اعتبار و مقام و يا نام و نشان يا نام و نان باشد. به اين معنا كه اشخاص، اعمال خويش را گاه براي نان و يا نام انجام مي دهند و برخي ديگر هم براي نان و هم نام انجام مي دهند. برخي هستند كه ذكر مي گويند تا مردم آنان را متدين بدانند و يا تسبيج مي زنند زيرا از تسبيح خوششان مي آيد و يا اموري از اين قبيل كه شائبه شرك در آن است. اين گونه اعمال حتي اگر عبادي باشد اگر داراي حسن فاعلي نباشد و تنها براي خداوند انجام نشود نه تنها خير نيست بلكه وزر وبال روز قيامت اوست. درباره علامه جعفري حكايتي مطرح است كه بيانگر بسياري از امور درباره نقش حسن فاعلي و خلوص دركمال يابي عمل است و ما در اينجا به عنوان حسن ختام به آن اشاره مي كنيم:

خاطره اي از علامه جعفري

مرتضي نجفي قدسي از فعالان قرآني در روزنامه اطلاعات مي نويسد: در يكي از روزهايي كه خدمت استاد جعفري بودم؛ ايشان فرمودند: هر كاري كه مي كنيد براي خدا بكنيد نه براي خودتان و نه حتي براي آيندگان. كار بايد براي خدا باشد و نيت بايد خالصالوجه الله باشد آنگاه افزودند: نظام سرمايه داري مي گويد براي خودت كار كن و نظام كمونيستي مي گويد براي آيندگان كار كنيد ولي اسلام اين را نمي گويد. اسلام مي گويد براي خدا كار كنيد. سپس مثالي از زندگي خود ذكر كردند كه واقعا شنيدن دارد. ايشان فرمودند آن زماني كه من در نجف شروع كردم به شرح مثنوي، يكي از بزرگان اهل معرفت در نجف به بنده گفت: فلاني اگر اين چيزهايي كه مي نويسي روزي به نام كسي ديگر منتشر شد و يا اينكه گفتند مثلا از پشت كوه پيدا كرده ايم و نمي دانيم نويسنده اش كيست، شما در درون خودت ببين نارضايتي و يا چيزي احساس مي كني يا نه. اگر ديدي ناراضي بودي و علاقمند بودي كه به نام تو اين كارها انجام شود پس بشوي اين اوراق را و بريز دور آنها را كه زحمت بيهوده است و فايده اي ندارد ولي اگر ديدي برايت هيچ مساله اي نيست كه اينها به نام كس ديگري منتشر شود و يا بدون ذكر نام شما منتشر گردد خوب پس ادامه بده كه براي خداست و ايشان فرمود من هم از ابتدا حقيقتا نيتي اين چنين كردم كه اگر اين كتابها (شرح مثنوي) روزي به نام كس ديگري چاپ شد و يا اصلا نام مرا ذكر نكردند برايم هيچ فرقي نكند.
با توجه به اين حكايت آموزنده و تكان دهنده مي توان ادعا كرد كه نمونه هايي از شرك در بسياري از اعمال ما به شكل خفي و اخفي وجود دارد كه دست كم نقش كمالي عمل را از ميان مي برد و از تاثير آن مي كاهد.

مقالات مشابه

شاخصه های عبودیت در قرآن و روایات

نام نشریهکتاب و سنت

نام نویسندهعلیرضا خسروی, محمد حسین زنجیری

جستاري در مفهوم شناسي و گستره اخلاص در قرآن

نام نشریهمعارف قرآنی

نام نویسندهسیدحسن بطحائی گلپایگانی

تَبَتُّل

نام نشریهدائرة المعارف قرآن

نام نویسندهبخش فلسفه و کلام, احمد علی ناصح

اخلاص

نام نشریهدائرة المعارف قرآن

نام نویسندهبخش فلسفه و کلام, مصطفی جعفر پیشه‌فرد

مقام مخلصين در قرآن

نام نشریهروزنامه کیهان

نام نویسندهمحسن صداقتی